بهزاد بَیگ، کدخدای شهر بن و کانال آب بن-فرخشهر

در زمانهاي قديم (تاریخ دقیق نیاز به بررسی دارد)، مردم روستاي لاطان (لارَك كُنوني) به زمين هاي كشاورزي بِن تجاوز كرده و شروع به كشت و زراعت مي كنند. كدخدای وقت آن زمان شهرِ بِن به نام بهزاد بيگ، نزد تيمورخان، فرماندار وقت آن زمان كه مركز حكومتش در فرخشهر بوده رفته و شكايت مي كند. ولي تیمورخان حق را به کشاورزان روستای لاطان می دهد با این ادعا که آب هر منطقه تا جايي كه مي رود مي توانند كشت كنند و آبگير آن منطقه  محسوب شود.
بهزاد بیگ این ادعای تیمورخان را می پذیرد و از او می خواهد تا آن را به صورت حکم نوشته و مُهر کند. او هم چنین می کند.
بهزاد بيگ نزد مردم بن بازمیگردد و از كودك ۳ ساله تا پير ۹۰ ساله را به كمك چارچي در ميدان جمع مي كند و با بيل وكلنگ و گاو آهن كانال آبي به طول بيش از سي كيلومتر تا فرخشهر كنوني احداث مي كنند. و آب مزرعه هاي (قوزِی – ميان جوب – كريز) را به فرخشهر مي برند و در آنجا شروع به شخم و كشت و زراعت مي كنند. 
این خبر به گوش فرماندار رسیده و بهزاد بیگ فراخانده می شود. و او تهدید می شود که با چه قدرت و اعتباری املاک قهفرخ را شخم و شیار می کند.
بهزاد بیگ با خونسردی پاسخ می دهد: به حکم فرماندار محترم!
فرماندار در جواب مي گويد من كي گفتم اين كار غير قانوني را انجام دهي ، بهزاد بيگ نيز حكمي را كه از او گرفته بود جلوي او مي گذارد، فرماندار كه وجود حکم را غیر قابل انکار می بیندحکم اولیه خود را باطل می کند و  حد اوچ بولاق (چشمه ای در حد وسط كوه غوغان) را به عنوان مرز تعیین می کند که تاكنون اين حد و مرز هنوز هم برقرار است. آثار كانال آب حفر شده در بعضي مناطق مانند سينه كوه در اطراف تيكمه داش و يتيم داغ هنوز قابل مشاهده است.
 

منبع:  وبسایت شهر بن شهر من